روزنه

فلسفی

روزنه

فلسفی

درباره کواین (1)

  1 . مردم یا افلاطونی به دنیا  می آیند یا ارسطویی . گرایش مسلط بر  فلسفه ارسطو طبقه بندی کردن و تمایز نهادن است ؛تمایز صورت از محتوا ،جوهر از عرض ، شعر از فلسفه ، فلسفه از منطق و مخصوصا تمایز بین بیان شاعرانه و استعاری از بیان فلسفی و علمی . برای ارسطو استعاره زینت کلام است و چیزی جدا از زبان علمی . اما افلاطون ، آگاهانه یا نا آگاهانه ،این جا و آن جا بر این خط کش ها پا می گذارد . فلسفه را شاعرانه می نویسد . از استعاره و انواع مجاز هر جا که بتواند بهره می جوید و در فایدروس سخن را موجودی زنده می داند که اگر آن را به اجزایش فرو کاهیم در واقع جانش را از آن گرفته ایم . از این جا تا رسیدن به آن فلسفه کل گرا ،به آن کل گرایی (holism)که زبان را در ذات استعاری می داند و فهم ما را از جهان در قالب استعاره هایی که خلق می کنیم ممکن می شمارد و تعبیر می کند ، چندان راهی نیست . این همان راهی است که کواین در مقاله «دو جزم تجربه گرایی» شجاعانه پیمود .

  2.در این مقاله او بسیاری از مرز بندی های فلسفه قدیم و جدید را برهم می زند . مثلا فیلسوفانی چون هیوم ، لایب نیتز و کانت ، هم چنان که اصحاب حلقه وین ، به جد معتقد بودند که قضیه ها  را می توان به دو دسته تقسیم کرد : تحلیلی و ترکیبی. تحلیلی قضیه ای است که به اعتبار معنای لغات و ادات ریاضی و منطقی و چگونگی کاربرد عام زبان صادقند و هیچ تجربه ای نمی تواند صدق آن را خدشه دار کند . مثل گربه سیاه ، سیاه است . قضیه ترکیبی: مربوط به امور واقع اند و اوضاع جهان خارج و هر تجربه  تازه ای می تواند آن هارا از اعتبار بیندازد- کارنپ طرح عظیم ساختار منطقی خود را از جهان براین مرز استوار کرده بود .

کواین این مرز بندی را رد کرده می گوید : بین قضایای ترکیبی  وتحلیلی هیچ مرزی کشیده نشده است و اصلا این که چنین فرقی باید قایل شد  یکی از احکام  غیر  تجربی تجربه گرایان و نوعی عقیده  متافیزیکی فلسفی  است .

 جزم دیگر ، اعتقاد تجربه گرایان به امکان ترجمه هر قضیه با معنایی به زبان داده ها ی حواس و تجربه  مستقیم بود .

حرف مستدل کواین این بود که هیچ قضیه ای به تنهایی مورد توجه حواس قرار نمی گیرد . هر قضیه ای با زنجیره ای از برهان ها واصول علمی به قضیه های دیگر چنان گره خورده است که هر بازنگری در آن مستلزم  بازنگری در همه قضیه های این زنجیره ،حتی  بازنگری در ریاضیات و منطق هم شامل می شود . زیرا وقتی مرز قضایای تحلیلی و ترکیبی به هم ریخت دیگر قضایای ریاضیات و منطق هم که تحلیلی فرض می شدند مصون از تغییر نمی مانند . به گفته کواین : واحد دلالت تجربی کل علم است . و نیز هیچ قضیه ای از بازنگری مصون نیست .حتی پیشنهاد کرده اند که برای ساده کردن مکانیک کوانتوم در قانون منطقی امتناع ارتفاع نقیضین نیز بازنگری شود .و نیز ، قضایای ما درباره عالم خارج نه به صورت منفرد ، بلکه به هیات  مشترک در محکمه تجربه حس حاضر می شوند . در محک زدن نظریه ای علمی با تجربه نمی توانیم از زنجیره  به هم پیوسته قضایا  غفلت ورزیم و تنها یک قضیه را مسئول  نارسایی نظریه بدانیم  کل گرایی کواین را با این استعاره زیبا بیان می شود  :

کل آن چه علم یا باور های ما خوانده می شود ، از اتفاقی ترین موضوع های  جغرافیایی و تاریخی  تا ژرف ترین قوانین فیزیک اتمی یا حتی ریاضی محض و منطق ، فرشی است بافته  دست  آدمی که فقط لبه های آن به تجربه برخورد می کند .

و بعد این حکم تکان دهنده را می دهد :

در مرتبه شناخت شناسی ،‌اشیاء مادی و خدایان هومری با یک دیگر فقط تفاوت درجه دارند ، نه نوع .

در مقاله ای دیگر از این صریح تر می گوید :

برای من فرض وجود اشیاء مادی به همان اندازه اسطوره است که فرض خدایان هومری !

اهمیت این گفته در این است  که فلسفه هنوز برای اثبات وجود جهان خارج و اشیاء مادی  دلایل قاطعی در برابر شکاکان ندارد .به قول کانت:

هنوز هم این بی آبرویی برای فلسفه باقی مانده است ...که وجود چیزهای  خارج از خود ما ... باید به صرف ایمان پذیرفته شود  و اگر کسی در وجودآن چیز ها  شک کند  ما نمی توانیم  با هیچ یرهان  قانع کننده ای با شک او مقابله کنیم )ویرایش دوم نقد عقل محض ).

 3.رد انواع طبقه بندی ها . گفته اند فرق تخیل با خرد این است که تخیل  در عدم شباهت ها ، شباهت ها  را پیدا می کند و خرد در شباهت ها ‌،بی شباهتی ها را . لذا طبقه بندی های ارسطو کاری بود تخیل آمیز نه خرد مندانه .کواین در مقاله با عنوان کلیات طبیعی (natural kinds) با برهان های گوناگون نشان می دهد که مفهوم کلیات طبیعی ریشه درداوری های شهود  ما قبل فلسفی ما دارد . شباهت هایی  میان موجودات می بینیم  اما با پیشرفت علوم و دقیق تر شدن نظریه های علمی این طبقه بندی ها هم اعتبار خود را از دست می دهند .

  4. انکار ذاتی و عرضی . ارسطو بعضی از ویژگی های موجودات را ذاتی و بعضی از آنها را عرضی می دانست . ذاتی صفت هایی است که اگر موصوف آنها را نداشته باشد  دیگرآن موصوف نیست . بخلاف صفات عرضی . مثلا مکلا بودن برای انسان عرضی است چون انسان غیر مکلا هم  انسان است . اما این مثال نقض فراوان دارد . مثلا تصور وجود انسانی بدون مکان ، مکانی که در فضا اشغال کرده باشد ، ناممکن است. اما آیا می توان گفت اشغال مکانی در فضا امر ی است ذاتی انسان ؟ کواین ذاتی و عرضی را محصول چگونگی تعریفی می داند که از شیء می کنیم . به همین دلیل ، منطق موجه محمول ها  را که مستلزم اسناد  صفات ذاتی یا ضروری  به اشیاء است منطق نمی دانند و می گوید : نطفه موجهات به خطا بسته شده است .

  5. کواین به جای تجربه گرایی تحویل گرا –ذره باور (atomistic) ،کل گرایی دوئمی را جایگزین می کند .

  6. تز عدم تعین ترجمه . الف .عدم تعین ترجمه ریشه در عدم تعین معنا دارد . معنای این تز محال بودن ترجمه نیست  بلکه مقصود کواین این است که : همواره بیش از یک ترجمه صحیح وجود دارد ، به جای آن که هیچ ترجمه صحیحی وجود ندارد . استدلال کواین مبتنی بر  تز ترجمه  ریشه ای یا ترجمه ی از اس واساس radial translation است . زبان شناس همبستگی خاصی بین سخن بومی Gavagaiو حضور خرگوشان مشاهده می کند . در این جا آن چه داریم و همه اطلاعات  ما عبارت است از اظهار بومی و تحریک خرگوشی stimulas meaning معنای تحریکی که با انگشت به آن اشاره می شود  معلوم نیست  مراد از آن مثلا خرگوش در حال گذر است یا منظور نشان دادن انگشت سبابه و یا چیز دیگر .آیا کسی می تواند بر این اساس ostensive definitiomبین این ترجمه ها ی مختلف تعیین تکلیف کند ؟

  7. کواین : فلسفه در منتها الیه انتزاعی و نظری علوم قرار دارد . علوم عبارت است از پیوستاری است که در یک منتها الیه از تاریخ و مهندسی آغاز می شود و در منتها الیه دیگر به فلسفه  و ریاضیات محض می رسد . فیزیکدان در باره  رابطه علی  بین نوع معینی از رویدادها  بحث می کند ،هکذا زیست شناس ،ولی فلسفه درباره خود رابطه علی ومعلولی  سوال می کند . فیزیک دان  می گوید : آیا الکترون وجود دارد ؟ زیست شناس : آیا وامبت وجود دارد ؟ فیلسوف به نحو کلی تر می خواهد  بداند  چه نوع چیز هایی وجود دارند.

  8. دو قسم سوال 1. سوالات  هستی شناسی ، چه نوع چیز هایی وجود دارند ، و برای این که چیزی باشد ،وجود داشتن یعنی چه ؟ 2. مسایل محمولی (predicative questions ) به معنای این که چه پرسش های معنا داری می توان در باره آن چه هست مطرح کرد . معرفت شناسی تحت عنوان اخیر قرار می گیرد .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد